امروز که شنبست و من از صبح دارم دنبال دکتر و بیمارستان خوب میگردم.راستش به خاطر شرایطی که سر زایمان عسل در بیمارستان آتیه برام پیش اومد دیگه دوست نداشتم برم اون بیمارستان.اخه با اینکه من قرار بود سزارین شم و تاریخ بهم داده بودن به خاطر دستگاههای خرابشون و اینکه موعد زایمان من رسیده رو نتونستن تشخیص بدن من کلی درد کشیدم و بعدش سزارین شدم.خاله الی مهربون حدود دو هفته پیش دو تا فرشته ناز و آسمونی دنیا اورد که خاله عاشقشونه.توی بیمارستان بهمن.روزی که رفتیم ملاقات از اونجا بدم نیومد.به نظر میزسید پرسنلش از اتیه مهربون تر باشن.خلاصه گزینه بیمارستانو حل کردم.بیمارستان بهمن انتخاب شد.و اما دکتر.تعریف دکتر محسن معینی رو خیلی شنیده بودم این بودکه ابتد...